هزار درياست مرا
در اين ساحل که ايستاده ام
و خورشيدي ناميرا
در تلألويي ابدي
زورقي نيست تو را که گمشده ام هستي
مگر بر چشمانم پاي بگذاري
و روزان دلتنگي ام را پاسخي باشي
مي دانم که خواهم ماند
تا از پس هزار درياي انتظار
طلوع جاودانه ات را چشم به راه باشم .
ده ها هزار موجود می آیند و فنا می شوند،
درحالی که شخص بازگشت آن ها را نظاره می کند،
آن ها رشد و نمو می کنند و به مبدأ خود باز می گردند.
بازگشت به مبدأ روندی آرام دارد،
این است رسم طبیعت.
رسم طبیعت تغییر ناپذیر است،
بینش، شناخت، پایداری است.
و شناختن مصیبت به بار می آورد.
پایداری که شناخته شد، فکر باز می شود،
و فکر باز، ضمیر روشن را می سازد.
*****
تندی ات را مهار نما، زندگی را سخت مگیر،
بر تیز هوشی و زیرکی خود ببال،
همچون خاک متواضع باش.
این است نشانه ی وارستگی و بازگشت به اصل.
سفر طولانی، مسافری خستگی ناپذیری میخواهد.
بیان حقیقت تلخ است،
و گفته ی زیبا حقیقت ندارد .
درباره این سایت